برایتان سوال پیش آمده که برند چیست؟ این مقاله دقیقا برای شماست. موضوع برند این روزها مبهمتر از همیشه است. سوالات زیادی وجود دارد. مثلا نمیدانیم برند اسم محصول است یا لوگو؟ برندینگ همان تبلیغات است؟ همیشه این ابهامات برای بازاریابها و مدیران وجود دارد. برای همین هم مقالهای برای پاسخ به سوالات و ابهامات مرتبط به برند تنظیم کردیم. پاسخها در این مقاله شفاف و دقیق است. پس از خواندن این مقاله میتوانید:
- به اساسیترین سوال یعنی “برند چیست؟” پاسخ دهید.
- مباحث کلیدی و وابسته به برند را تحلیل کنید
- انواع برندها را از یکدیگر تشخیص دهید
برند چیست؟
خیلیها برند را با شعار، تبلیغ یا لوگو اشتباه میگیرند. در پاسخ به سوال برند چیست، یک پاسخ ساده داریم.
برند تجربه و ادراکی است که از سازمان، محصول یا شخص در ذهن ما شکل گرفته است.
برندها در ذهن و قلب مشتری زندگی میکنند. چرا که از جنس ادراک مشتری هستند. هر کسی ممکن است به طریق خاصی برند را تجربه کند. یک کارمند، ادراکی از برند دارد که با ادراک مشتری متفاوت است. سرمایهگذار و سهامداران نیز تجربه متفاوتی نسبت به مصرفکنندگان دارند. مخاطبان رسانه ممکن است نه مشتری برند باشند و نه سهامدار آن، اما آنها هم بر اساس تبلیغ برند تجربه متفاوتی کسب میکنند. ما در کسب و کار مهمترین مخاطبانمان مشتریان هستند.
برند چه چیزی نیست؟
شاید برای شما سوال باشد که برند چیست. بسیاری از متفکران این حوزه قبل از پاسخ به این سوال، سوال برند چه چیزی نیست را توضیح دادهاند. ما هم برای شما ویدیویی تنظیم کردیم تا بتوانید نظر Marty Neumeier نویسنده کتاب Brand Gap را بشنویم. از شما دعوت میکنیم ویدیو زیر را مشاهده کنید.
اهمیت برند برای کسب و کارها
گفتیم برند از جنس ادراک است که در ذهن مشتریان و مخاطبان شکل میگیرد. مخاطبان میتوانند کارمندان و سهامداران برند باشند. از آنجایی که مشتریان برای ما بازاریابها اولویت بالایی دارد، بر مشتریان متمرکز میمانیم.
به برندهای زیر فکر کنید. طرفدار کدام برند هستید؟
- اپل
- نایکی
- تویوتا
- بنز
- گوگل
- هاب اسپات
- مایکروسافت
من به بنز علاقهمند هستم. بنز چیست؟ بدنه فولادی، سیلندر، صندلی، موتور، فرمان، چرخ و … ؟ قطعا پاسخ منفی است.
برند بنز (همان تجربه و ادراکی که گفتیم) خیلی پدیده ارزشمندتری از صرفا اجزای یاد شده هست. برند تجربه خلق شده ملموس و ناملموس برای مشتریان است.
بخش ملموس برند که با حساب و کتاب محاسبه میشود. مثلا میتوان قیمت موتور، بدنه و سایر اجزای بنز را محاسبه کرد. اما مگر میتوان تجربه مخاطب را (آن هم تجربه لذت بخش) ارزشگذاری کرد؟ بخش ناملموسی که حاضر هستیم بیشتر برای آن بپردازیم، همین است.
برای خیلی از ما ایرانیان، بنز برندی دست نیافتنی است. اجازه دهید با برندی ارزشمند که در کشورمان بیشتر در دسترس هست مثال بزنیم. به اپل و به طور خاص آیفون فکر کنید. آیا آیفون عملکردی فراتر از سامسونگ دارد؟ اجازه بدهید با مقایسه این موضوع را بررسی کنیم:
- کدام یک دوربین قوی دارند؟
- کدام یک آنتندهی قوی دارند؟
- با کدام یک میتوان از شبکههای اجتماعی دیدن کرد؟
- کدام یک برای ویدیو کال مناسب است؟
- کدام یک برای بازی کردن بهتر است؟
- با کدام یک میتوانیم ایمیل ارسال کنیم؟
درست حدس زدید! با هر دو تمامی کارهایی که گفتیم را انجام میدهیم. حتی مواردی مثل دوربین تفاوت آنچنان بالایی ندارد. اما دقت کردید کسانی که آیفون دارند، با چه غیرتی نسبت به گوشیشان صحبت میکنند؟
یک سوال میپرسم. موبایل بعدی که میخرید چیست؟
البته این بستگی به گوشی فعلی شما دارد. اگر آیفون داشته باشید، بعید است پاسختان چیزی جز آیفون باشد. اگر گوشی شما سامسونگ، سونی، اچ تی سی یا سایر برندها باشد، جوابتان بعید است قطعی باشد. احتمالا بگویید در زمان خرید تصمیم میگیرم.
به شما دروغ نمیگوییم. برند آیفون یکی از برندهای قدرتمند دنیا در کسب وفادارای مشتری است. تازه علاوه بر اینکه مشتریان آیفون نسبت به این برند وفادار هستند؛ آن را قویا توصیه هم میکنند.
حالا باز هم از شما میپرسم. آیفون همان برد الکتریکی، نمایشگر، پردازشگر، باتری و چنین اجزایی هست؟ قطعا خیر. اگر باور ندارید، ویدیو زیر را ببینید که یک نظرسنجی ساده بین سامسونگ و آیفون است.
موضوع برندینگ برای ما مارکترها (بازاریابها) خیلی موضوع جذابی هست. چون وقتی برند جذابی ساخته میشود، فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی دوچندان جذابیت بیشتری دارد. وقتی برند قدرتمند باشد، مشتریان سختتر رهایش میکنند. وقتی برند تجربه جذاب و زیبایی در ذهن مخاطب میشود، اتفاقات جالبی میافتد از جمله:
- افزایش توصیه دهان به دهان (مشتری، مشتری میآورد)
- قابلیت پذیرش و نرخ تبدیل بیشتر مشتریان (یا نیاز کمتر برند برای متقاعدسازی به خرید)
- حساسیت کمتر مشتری نسبت به قیمتهای بالاتر
- حس مثبت رسانهها نسبت به برند و تولید محتوای رایگان برای برند
- افزایش رضایتمندی و وفاداری کارمندان
- افزایش share of voice یا سهم آوا در فضای دیجیتال
واقعیت این است که مشتریان تمایلی به تحقیق و پذیرش ریسک یافتن برند جدید ندارند. دلشان میخواهد برند خوبی پیدا کنند و به آن وفادار بمانند. متاسفانه خیلی از برندها (به خصوص در کشورمان) از این موضوع غفلت میکنند. زمانی که کسب درآمد نسبت به خلق تجربه ارزشمند برای مشتری اولویت مییابد، شکست برند اتفاق میافتد.
در حالی که برندهای بزرگ دنیا چنین طرز تفکری ندارند. خلق تجربه ارزشمند برای مخاطب، به خلق برند قدرتمند تبدیل میشود. برند قدرتمند مانند گوله برفی است. در ابتدای مسیر شاید کوچک باشد اما پتانسیل تبدیل شدن به بهمن دارد. در راستای افزایش درک از برند نیاز است برخی اجزای مهم آن را به تفکیک بررسی کنیم.
مفاهیم کلیدی حوزه برند
توضیح مفهوم برند از کارهای سخت اما جذاب است. من برند را به انسان تشبیه میکنم. انسان روح و جسم دارد. بخش مرتبط به روح برند، ناملموس است. ما آن را نمیبینیم اما حس میکنیم. مواردی مثل نوآوری، فرهنگ برند، خط قرمزها، چشمانداز، ارزشها و اهداف از ویژگیهای ناملموس برند هستند. بخش ملموس برند، اجزایی است که توسط 5 حس ما قابل ادراک است. از بستهبندی که لمس میکنیم تا لوگویی که مشاهده میکنیم و شعاری که میشنویم. اما جدا از این دستهبندی کلی، اجازه دهید برخی مفاهیم اصلی برند را تعریف کنیم.
آگاهی از برند یا Brand Awareness
چند درصد جامعه هدف، نسبت به برند شما آگاهی دارند؟ چند برند کفش ایرانی میشناسید؟ اگر از بسکتبالیستها بخواهیم برندهای کفش ورزشی را نام ببرند به چه برندهایی اشاره میکنند؟ اگر از خانمهای خانهدار بخواهیم برندهای لبنیات را نام ببرند به کدام برندها اشاره میکنید؟
تمامی این سوالات هدفی دارند و آن هم شناخت میزان آگاهی جامعه مخاطب نسبت به برند است. چقدر خطرناک میشود اگر مخاطب برند شما را نشناسد. مشتریان ترجیحشان خرید از برند نام آشنا است. مشتری تمایلی به تحقیق در مورد برند ناشناخته ندارد. ایجاد آگاهی از برند در مخاطب، وظیفه مالک و صاحبان برند است.
وفاداری به برند یا Brand Loyalty
تعهد و وفاداری مشتری به برند را تعهد برند میگوییم. تعهد برند مشتریان اپل همانطور که در ویدیو دیدید، بسیار بالاست. به دلیل تعهد بالا نسبت به اپل، حاضر نیستند به تغییر برند فکر کنند. وفاداری به برند در سادهترین حالت، باعث خرید مجدد مشتریان فعلی و افزایش تبلیغات دهان به دهان است.
ارزش ویژه برند یا Brand Equity
مجموعه ویژگیهای منصوب به برند که ارزش مالی ایجاد میکند را ارزش ویژه برند (Brand Equity) میگوییم. هرچه برندسازی موفقتر باشد (برندسازی چیست؟) ارزش ویژه برند بیشتر میشود. برند با ارزش ویژه بالاتر، برندی است گرانتر که ارزش افزوده بیشتری برای مشتریانش به ارمغان میآورد. میتوان گفت که ارزش ویژه برند حاصل آگاهی از برند، تعهد برند، سهم بازار و … است.
ماهیت برند(عصاره برند) یا Brand Essence
در دو یا سه کلمه به من بگویید برند کاله چه کاری میکند. به خلاصهترین شکل ممکن ایرانسل را شرح دهید. فقط در یک جمله بگویید کار اپل چیست. وقتی گفته میشود ولوو یعنی ایمنی، یعنی تمام تلاش ولوو بر ارائه خودرویی ایمین به مشتری است. عصاره برند یعنی نتیجه عملیات برند.
البته در نظر داشته باشید که عصاره برند یا ماهیت برند، محصول یا کالا نیست. جوهره برند (عصاره برند) حس و عملکردی است که به مخاطب(مشتری) القا میشود. مواردی مثل زندگی شادتر، امنتر، هیجانانگیزتر و … معمولا در عصاره برند دیده میشود.
تجربه برند یا Brand Experience
با گوشها برند را میشنوید. با حس بویایی برند را استشمام میکنیم. با حس چشایی برندها را میچشیم. با بینایی برندها را میبینیم و با شنوایی برند را میشنویم. و همه اینها یعنی برند را تجربه میکنیم. به لباسهای زبر یا نوشیدنیهای بدمزه فکر کنید. به شامپویی فکر کنید که کف نمیکند. به یخچالی فکر کنید که پر سروصدا کار میکند. به رنگ یک برند (مثلا ایرانسل یا همراه اول) فکر کنید. یکی از تجربیات منفی که برندهای ایرانی خلق میکنند همان بستهبندی ضعیف است. تجربهای که با تمامی احساسات درک میشود.
مدیریت برند یا Brand Management
مدیریت برند همان فرایند ایجاد، ساخت، مراقبت و توسعه برند است. از مدیریت برند، به عنوان برندینگ هم یاد میشود. هر برند شامل داراییها و اجزای ملموس مثل پکیج، لوگو، رنگ و اجزای ناملموس (روح برند) مثل درک مشتریان از برند، ارزشهای برند و چنین مواردی است. یک تصور غلط، یکی دانستن مدیریت برند و مارکتینگ است. در حالی که مدیریت مارکتینگ، بخش از مدیریت برند است.
هویت برند یا Brand Identity
هر برندی مانند انسانها شناسنامه دارند. هر برندی مانند انسانها DNA منحصر به فرد دارد. هویت برند (Brand Identity) همان شخصیت و ویژگیهای منحصر به فردی است که فقط به یک برند تعلق دارد. شخصیتی است منصوب به برند. ویژگیهایی است که متعلق به یک برند است. به طور کلی هویت برند شامل ارزشها، شیوه تعامل شما با آنها و حسی است که میخواهید در ایشان ایجاد کنید. هویت برند همان چیزی است که شما با دیدن رنگ زرد به یاد ایرانسل میافتید. ممکن است با شنیدن شعار هر روز بهتر از دیروز به یاد صاایران بیافتید.
هر سیب گاز زدهای اپل نیست اما هر سیبی شما را یاد برند اپل میاندازد. هویت برند اجزای برند است که با دیدن بخشی از اجزا یاد برند در ذهن ما زنده میشود. هویت برند یعنی شناسنامه منحصر به فرد برند که موجب تمایز در بازار میشود.
شناخت برند یا Brand Recognition
سیب گاز زده شما را یاد اپل میاندازد؟ لوگو، شعار تبلیغاتی، نام محصول، رنگ تبلیغات و … همگی میتواند شناخت برند شما را محک بزند. رنگ بنفش برای کدام اپراتور تلفن همراه در ایران است؟ (رایتل)
تحقیقات نشان داده که شناخت برند مهم است. اما چرا؟ طبق بررسیهای آکر خریداران با برندی که از آن شناخت دارند، ارتباط بهتری برقرار میکنند. میتوان گفت که شناخت برند، حالت پیشرفتهتر از آگاهی از برند است. جالب است بدانید که حتی اگر مشتری نام تعدادی محصول را برای اولین بار بشنود، برندی که حس آشنایی بیشتری به او بدهد را انتخاب میکند.
یادآوری برند یا Brand Recall
اگر از 1000 نفر بخواهید برندهای خودرویی را برای شما لیست کنند، چه نامهایی بیشتر تکرار میشود؟ احتمالا اکثر افراد Benz و BMW را در لیستشان داشته باشند. علت این است که شناخت (Recognition) و آگاهی (Awareness) از این دو برند بالاست. در نتیجه افراد سریعا Benz و BMW را به یاد میآورند. برندی که بیشتر یادآوری میشود، ارزش ویژه بالاتری هم دارد. برندهایی که در لیست افراد نیستند، شانس کمی برای موفقیت در بازار دارند.
ارزشیابی برند (پایش برند) یا Brand Valuation
قیمتگذاری برند (دارایی مشهود و نامشهود) همان ارزیابی یا ارزشیابی برند است. ارزشیابی برند، تصمیمگیری مدیریت را در سطح استراتژیک از جمله سرمایهگذاری، مدیریت سبد محصولات/سهام، ادغام و اکتساب و … را تحت تاثیر قرار میدهد. تعداد مشتریان، بینالمللی بودن، آگاهی از برند و سایر شاخصهای مرتبط به برند، در ارزشیابی برند موثر هستند
اعتماد به برند یا Brand Trust
چقدر ادعای برند برای مشتریانش قابل باور است؟ اعتماد به برند به این سوال پاسخ میدهد که چقدر مشتریان و مصرفکنندگان به یک برند اعتماد میکنند. آیا آنچه به جامعه هدف وعده میدهند را عملی میکنند؟
تمامی موارد ذکر شده منجر به جلب اعتماد نسبت به برند میشود. در کشور ما اوضاع جالب است. کافی است گزارش مجمع شرکتها را بخوانید. همگی از آینده درخشان خبر میدهند اما به راستی کسی این آینده را باور میکند؟ اعتماد به برند از جمله داراییهای نامشهود کسب و کارهاست که طی یکی دوسال کسب نمیشود.
لحن برند یا Brand Voice
خودمانی صحبت میکنید یا رسمی؟ آیا کلمات خاصی برای مکالمه با جامعه هدف دارید؟
از آنجا که برند شخصیت دارد، لحن و گفتار خاص خودش را هم برای برقراری با مخاطبان نیاز دارد. یافتن و رسیدن به لحن مناسب، به جامعه هدف بستگی دارد. لحن رسمی برای مخاطبان رسمی وسازمانی مناسبتر است. اما لحن خودمانی شاید برای نوجوانان انتخاب بهتری باشد. البته رسانه هم بر لحن تاثیر میگذارد. مثلا ایمیل میتواند نسبت به مقالات روی سایت خودمانیتر باشد.
جایگاه یابی برند یا Brand Positioning
میگویند جایگاه یابی یعنی برندینگ که به نظر من اشتباه هم نمیگویند. جایگاه یابی برند (Brand Positioning) به جایگاهی گفته میشود که برند در ذهن مشتری به دست آورده است. مثلا در ذهن شما برترین تولیدکننده پوشاک آقایان چه برندی است؟
جایگاه یابی برند، مشخص میکند که رقبای برند و مخاطب هدف یا مشتریان برند چه کسانی هستند. البته این پایان کار نیست. جایگاهیابی برند، تمایز برند را در بازار برای مخاطبانش مشخص میکند.
وعده برند یا Brand Promise
وعده برند از پایهایترین موضوعات برند است. وعده برند (Brand Promise) به طور ساده و شفاف به مخاطبان میگوید که برند چه کاری انجام میدهد. این بیانیه مشخص میکند که مخاطبان چه انتظاری از برند داشته باشند. بدانند که برند کجای زندگی به کارشان میآید. دقت کنید که وعده برند به طور عملیاتی تشریح میکند که کار برند چیست. بنابراین میان وعده برند و پیام تبلیغاتی تفاوت وجود دارند.
شخصیت برند یا Brand Personality
شخصیت برند (Brand Personality)، مجموعه ویژگیها و خصیصههای انسانی است که به برند نسبت میدهیم. اما چرا؟ چون برندها باید با انسانها ارتباط عمیقی برقرار کنند. پس اگر میخواهند با انسانها ارتباط برقرار کنند، باید شبیهشان شوند. شخصیتپردازی موفق برند منجر به افزایش وفاداری، اعتماد و ارزش ویژه برند میشود.
قیف برند یا Brand Funnel
قیف برند یا برند فانل از مباحث جذاب مدیریت برند و تحقیقات برند است. البته این مفهوم را به عنوان قیف بازاریابی هم میشناسیم. به هر حال قیفی را فرض کنید که دهانه گشاد و خروجی باریک دارد. این قیف تشبیهی از وضعیت کسب و کار برند است. قیف برند یا قیف بازاریابی نگاهی با محوریت مشتری بر وضعیت کسب و کار دارد. اما چرا قیف؟
داستان ساده است. فرض کنید برند شما را 1000 نفر میشناسند. از این جامعه هزار نفری، برای مثال 800 نفر به استفاده از محصولات/خدمات شما فکر میکنند و شاید با سایر محصولات/خدمات بازار مقایسه کنند. از 800 نفر یاد شده، 500 نفر مشتری شما میشوند. از 500 نفر یاد شده، 400 نفر پس از خرید واقعا از محصول شما استفاده میکنند. از 400 نفر باقی مانده، 100 نفر وکیل و مدافع برند شما میشوند.
مشاهده میکنید که به شکل یک قیف، از بالا که به پایین حرکت میکنیم جامعه کوچکتر میشود. از قیف برند به عنوان ابزاری برای سنجش سلامت برند استفاده میشود. برند باید وکیل و مدافع داشته باشد. اگر هیج یک از مشتریان وارد مرحله آخر قیف نشوند، قطعا برند با مسئله وفاداری مشتری مواجه است. اگر جامعه برند را بشناسد اما از برند خرید نکند، مخاطبان به مشتری تبدیل نمیشوند. قیف برند، در یک نما مشکلات برند را به ما نشان میدهد. هر صنعت و هر بخش بازار قیف منحصر به فرد خود را دارد اما یادتان باشد که شکل قیف شکل طبیعی است. قیف به مستطیل یا استوانه تبدیل نمیشود. همیشه کسانی که بنز را میشناسند، تعدادشان از مشتریان بنز بیشتر است. همچنین همه مشتریان بنز، وکیل و مدافع بنز نیستند. حال که با ادبیات برند آشنا شدید، به سراغ انواع برندها برویم.
انواع برند چیست؟
طی گذر زمان مفهوم برند توسعه یافته و به شاخههای مختلف وارد شده است. مدلهای طبقهبندی برند نیز گوناگون است که به مرور، در نوشتههای کسب و کار با آنها آشنا خواهید شد. باز هم در سوال “برند چیست” میتوانیم گستردهتر این موضوع را بررسی کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که “انواع برند چیست“. در بررسی انواع برند، مدلهای گوناگونی مطرح است که تعدادی از آنها به شما ارائه میشود. اگر علاقه دارید با این مفهوم به طور کامل آشنا شوید به مقالهی انواع برند مراجعه نمایید.
برند شخصی یا Personal Brand
برند شخصی (Personal Brand) بر اساس شخصیت افراد شکل میگیرید. بنابراین برندینگ موضوعش توسعه شخص است. هدف برندسازی شخصی (پرسنال برندینگ) آمادهسازی شخص برای بهره بردن از فرصتهای کسب و کار است. معمولا برندسازی شخصی همراه با بازاریابی شخص در مورد خودش از طریق شبکههای اجتماعی است.
معمولا توسعه برند شخصی یا برندسازی شخصی مدل و استاندارد خاصی ندارد و وابستگی بالایی به شخص مورد نظر و موقعیت او (صنعت، بازار و … ) دارد. بسیاری از برندهای شخصی دنیا چندان در شبکههای اجتماعی فعالیتی ندارند اما برند شخصی این افراد در ذهن همگان نشسته است. اما به هر حال شبکههای اجتماعی تسهیلگر توسعه برند شخصی است.
برند محصول یا Product Brand
آنچه مشتری یا مخاطب از محصول درک کرده ، برند محصول است. در نتیجه برندسازی محصول به منظور ایجاد تصویری مطلوبتر در ذهن مشتری از محصول (و نه از سازمان) است. برای مثال ویندوز و مایکروسافت حسابهای کاربری جدا در شبکههای اجتماعی دارند و هر کدام احتمالا برنامه خاص برندسازی خود را دنبال میکنند.
گاهی برند محصول به قدری بزرگ میشود که برند مادر (یا سازمان) در سایه برند محصول پنهان میماند. عکس این موضوع نیز صدق میکند. گاهی برند سازمان اگر در کنار برند محصول نباشد، بازار نسبت به برند محصول بی توجهی کند.
برند خدمات یا Service Brand
در نگاه اول شاید مشابه برند محصول است. اما پیچیدهتر از برندسازی محصول است. علت در ویژگی نامحسوس و غیر ملموس خدمات است. تنوع قیمتگذاری خدمات، رقابت بر سر قیمت، بهای تمام شده خدمات، شفافیت در مورد ویژگیهای خدمت و رضایت مشتریان از خدمت دریافتی از جمله چالشهای برندسازی خدمات است.
از مهمترین حوزههای برند خدماتی در سطح دنیا، صنایع غذایی، بیمه و هتلداری محسوب میشود. حوزه خدمات به لحاظ برندسازی عموما نگاه بدبینانهتری را تجربه میکند. از این رو برندهای خدماتی نیازمند تعامل شفاف و مستمر بابت ارزش افزوده خدمات هستند.
برند سازمانی یا Corporate Brand
دیوید آکر برند سازمانی را در تعهد برند به ارائه محصول و پشتیبانی آن (خدمات پس از فروش) تعریف میکند. برند سازمانی حاصل تلاش منابع انسانی سازمان، مدیران، سهامداران، تامینکنندگان و حتی مشتریان است. بنابراین شکلدهی به این برند، بر توسعه کسب و کار بسیار موثر است. همچنین برند سازمانی موفق، آینده برند محصول یا خدمات را رقم میزند.
برند سازمان مردم نهاد یا NGO
در دو دهه اخیر موضوع سرمایهگذاری اجتماعی و مسئولیت اجتماعی پر رنگ شده است. بسیاری از کسب و کارها علاوه بر جریان اصلی کسب و کار، بخشی هم مرتبط به مسئولیت اجتماعی دارند. اما NGOها ماهیت سودآوریشان هم بابت توسعه فعالیت خودشان است. بنابراین برندسازی NGOها موضوع بااهمیتی جهت بقا و توسعه فعالیتشان شده است.
برند شهری یا Place Brand
برند شهری یا برند مقصد نوعی برندینگ مرتبط به شهرها است. ارزشهای شهر، امکانات شهری، جاذبههای توریسیتی، دولت، فرهنگ بومی، بناهای تاریخی و … همگی از عوامل سازنده برند شهری هستند. برند شهری در اقتصاد کشورها موثر است. از مثالهای قابل ارائه میتوان به جذب سرمایهگذار، جذب توریست، جذب کارآفرین، جذب دانشجو و … اشاره کرد.
برند ملی یا Nation Brand
برند ملی، مرتبط با رفتار کشور و ملت است. مباحث کلانی از جمله تراز تجاری، تولید ناخالص ملی، امید به زندگی، جذب سرمایهگذاری خارجی، ارزشهای جامعه و صنعت گردشگری است. برند ملی بر برندهای کشور موثر است. مانند چتری بر سر برندهای کشور قرار میگیرد.برای مثال، اگر سیاست دوستی با محیط زیست داشته باشد، کسب و کارهای دوست با محیط زیست، بیشتر از سمت دولت حمایت میشوند.
برند جهانی یا Global brand
برندهای جهانی مدل کسب و کار با تکیه بر ثبات، استانداردسازی و تسهیل استفاده مشتری است. چالش اصلی برندهای جهانی، تطبیق با بازارهای هدف متنوع است. مثال معروف این حوزه Mcdonalds است. همبرگر این برند در آمریکا از گوشت و در هند از گیاه است.
جمعبندی
تا اینجا شما با مفهوم برند آشنا شدید و اکنون میدانید برند چیست. با مفاهیم حول موضوع برند آشنا شدید. عباراتی مثل برند شخصی، برن محصول، برند شهری و برند مردم نهاد را میشناسید. پس بهتر است برای برندسازی منسجمتر فعالیت کنید و رویکرد استراتژیک به این موضوع داشته باشید. مقالات بعدی را از دست ندهدید و همراه ما باشید:
حال که با موضوع آشنا شدید خوشحال میشویم کمی نظرات شما را بخوانیم. لطفا برایمان در مورد موضوعات زیر بنویسید:
- برند خارجی مورد علاقه شما چیست و چرا؟
- برند ایرانی مورد علاقه شما چیست و چرا؟
- تفاوت برندسازی و بازاریابی چیست؟
2 Responses
استاد فرهیخته و گرانقدر جناب آقای دکتر شایان پسران
با سلام و احترام ؛ در گام نخست از زحمات بسیار ذیقیمت و گرانسنگ و ارزشمندتان ، تشکر و قدردانی نموده و در گام دوم خدا را صمیمانه و خالصانه شاکرم که طلایه داران اندیشمند و فرهیخته ایی نظیر وجود مبارک شما استاد بزرگوار، شمع فروزان و چراغ راه نسل جوان و پویا و مستعد کنونی و آینده محسوب می گردید.گواهی و شهادت اینجاب از روی احساس و شور و هیجان زودگذر نیست؛بلکه از روی منطق و عقلانیت و عملکرد مستمر ( 28 سال کار و احراز تجربه در حوزه معاونت منابع انسانی شرکت برق منطقه ای تهران ، یکی از شرکتهای تابعه شرکت مادر تخصصی توانیر و به تبع آن وزارت نیرو با آخرین پست سازمانی تحت عنوان “دبیر کمیته علمی شرکت برق منطقه ای تهران ” و نیز ” دبیر و عضو کمیته عالی نظام پیشنهادهای برق تهران ) بوده است؛
استاد بزگوار ، انصافاً زحمات شما در مورد کلیدواژه های”برند /برند سازمانی/برند شخصی/برند سازی /برند سازی شخصی ” و نیز سایر فعالیتهای علمی و پژوهشی و تحقیقاتی تان قابل ستایش و تحسین است؛ اینجانب به عنوان بخش کوچکی از جامعه آماری بزرگ حوزه صنعت و دانشگاه که توفیق خدمت برای نسل پیشین و نسل کنونی(همترازان و همکاران و همسالان گذشته و حال) را داشته و در صورت زنده ماندن دارم،به سهم خود مجدداً آسمانی ترین و خالصانه ترین درودها و سلام ها را تقدیم تان می دارم و در کلام آخر و کوتاه سخن آنکه برای استمرار و توفیق بیشتر حضرتعالی،از درگاه ایزد منان،آرزو دارم که به رشد معنوی و پایگاه و جایگاه اصلی (نعمت فراوان و سلامتی و تندرستی) نائل گردید.ان شاءالله.به امید بهترین ها و روزهای بهتر و بهتر.کلام شما عصای معجزه گر شماست…شما لایق بهترین ها هستید…سپاسگزارم.درود بر شما.
محسن کامرانی
کارمند بازنشسته شرکت برق منطقه ای تهران
1401/04/29
چقدر خوب که محتوای سلیتتون بر اساس یک دسته بندی از پیش تعیین شده منسجم شدن. ممنون بابات مطالب و دسته بندی خوبتون